چطور بفهمیم یک کتاب ارزش خواندن را دارد؟

با وجود همه‌ی غرولوندهایی که دربار اوضاع بد بازار کتاب و نشر می‌زنند، خوشبختانه و با افتخار باید گفت که اوضاع «خیلی» هم بد و آشفته نیست. تقریبا محال است که در هر هفته چندتایی عنوان تازه به کتابفروشی‌ها اضافه نشود. صنعت رشد وضعیتی رقابتی نسبتا مطلوبی دارد و همین باعث می‌شود در ترجمه و نشر آثار تازه، تلاشی مستمر بین ناشرین برتر کشور در جریان باشد که فایده‌اش برای ما خوانندگان، دستیابی به آثاری با کیفیت، سریع و همگام با نشر جهان است. البته که کاستی‌هایی هم هست، اما نه آنقدر که برای ما مانعی برای خواندن و لذت بردن باشد. تا کنون ده‌ها هزار کتاب به زبان فارسی منتشر شده است و اگر بخواهیم تمام کتاب‌های موجود در جهان را فهرست کنیم، احتمالا شمارش به میلیون‌ها خواهد رسید. چطور باید انتخاب کنیم و چگونه در بین انبوه کتاب‌ها، بهترین را برای خواندن انتخاب کنیم؟ هیچ‌کدام از ما آنقدر وقت نداریم که همه‌ی کتاب‌های جهان را بخوانیم، و راستش را هم بخواهید، شاید اصلا لازم هم نباشد! در این مطلب، چند ترفند ساده و اما به واقع کاربری پیشنهاد می‌کنیم که بتوانید به سادگی و با صرف اندکی زمان، کتاب‌های خوب و بد (یا کاربردی و غیر کاربردی) را از هم تمیز کنید.

نویسنده را بشناسید

کمتر پیش می‌آید که نویسنده‌ای ضعیف، کتابی قوی نوشته باشد! اولین چیزی که در مواجهه با یک کتاب تازه باید در نظر بگیرید این است که آن‌را چه کسی نوشته است. اگر نویسنده کمی به‌نام باشد، با یک جست‌وجوی ساده در گوگل می‌توانید با بیوگرافی او آشنا شوید و بفهمید دیگران درباره‌اش چه گفته و نوشته‌اند. راستش را بخواهید، خواندنِ کتاب از نویسنده‌های تازه‌کار، ریسک بالایی دارد! اگر زمان محدودی برای کتاب خواندن دارید، شدیدا توصیه می‌کنیم که بی‌خیال تازه‌کارها شوید. به قدر کافی، نویسنده‌ی خوش‌نام و پرکتاب هست که بتوانید تا ماه‌ها سرتان را با خواندن آثارشان گرم کنید.

مترجم را دست کم نگیرید

اگر کتابی را می‌خواهید بخوانید نسخه‌ی ترجمه شده‌ی آن است، باید در نظر داشته باشید که اهمیت مترجم کم از نویسنده‌ی آن نیست. چه بسیار کتاب‌های خوب و مفیدی که به واسطه‌ی ترجمه‌ی بد و ضعیف، تمام ارزش خود را از دست داده‌اند و چه بسیار کتاب‌های متوسطی که به واسطه‌ی ترجمه‌ی درخشان مترجم، تبدیل به اثری قابل تامل شده‌اند. شیوه‌ی فهمیدن کیفیت مترجم نیز نظیر نویسنده و با کمی جست‌وجو حاصل می‌شود.

از اهمیت ناشر غاقل نشوید

ناشران بزرگ بیشتر از شما در انتخاب آثاری برای چاپ محتاطند و سعی می‌کنند رزومه و برند خودشان را با چاپ آثاری کم کیفیت زیر سوال نبرند. اجازه بدهید. اصلا کیفیت ناشر به انتخاب‌هایش وابسته است و کمتر ناشر مطرحی را می‌توان یافت که آثار متوسط داشته باشد (هرچند بعید نیست!) ناشر یک کتاب قطعا معیار اصلی انتخاب یا عدم انتخاب کتاب برای مطالعه نیست، اما بدون شک در کنار پارامترهای پیشین می‌تواند شما را در انتخاب کتاب مناسب یاری رساند.

نظر بقیه را بخواهید

سایت گودرریدز، میعادگاه عاشقان کتاب است و در آن می‌توانید نقد، بررسی و تجربه‌ی خوانش کاربران مختلف را از گوشه کنار دنیا بیابید. فقط حواس‌تان باشد که سراغ بررسی‌هایی نروید که داستان و محتوای کتاب را لو می‌دهد، این موضوع درباره‌ی کتاب‌های داستانی می‌تواند لذت آن‌را از بین ببرد.

تجدید چاپ را در نظر بگیرید

هرچند مقدار فروش یک کتاب، رابطه‌ی خیلی مستقیمی با کیفیت آن ندارد، اما دلیل خوبی به شما می‌دهد که حداقل مقدمه‌اش را بخوانید یا سعی کنید درباره‌اش اطلاعات بیشتری کسب کنید. در بازار کتاب، هرچندوقت یکبار سروکله‌ی کتابی پیدا می‌شود که می‌تواند اقبال عمومی مناسبی کسب کند. مثلا کتاب جستارهایی در باب عشق، اولین کتابی بود که از نویسنده‌اش ، آلن دوباتن منتشر شد و به سرعت توانست محبوبیت بالایی کسب کند. این کتاب تا کنون بیش از ۱۰ بار تجدید چاپ شده است.

ظواهر را در نظر بگیرید

برخلاف نظر کتابخوان‌های سخت‌گیر، ظواهر کتاب نیز می‌تواند راهنمای خوبی برای پی بردن به ارزش درونی اثر باشد. اگر از شکل و شمایل کتاب، طراحی روی جلد و عنوانش خوش‌تان آمد، نگاهی به محتوایش بی‌اندازید.

مقدمه را بخوانید و فهرستش را بالاپایین کنید. اصلا بعید نیست که مطابق با خواسته‌ی شما باشد و دوستش بدارید.

تجربه کنید

با در نظر گرفتن همه‌ی موارد بالا، ریسک خواندن کتاب‌های ضعیف، و آن‌هایی که برای شما مناسب نیست را کاهش می‌دهید. اما واقعیت آن است که مهمترین عاملی که به شما در کشف و خواندن کتاب‌های برتر کمک می‌کند، تجربه‌ی شما در شناسایی علایق شخصی‌تان است. پس با کمی احتیاط، خود را به دست کتاب‌ها بسپارید و تا می‌توانید تجربه‌ی خواندش خود را ارتقا دهید. ممکن است چندتایی کتاب دوست نداشتی دست بگیرید و در میانه‌ی راه از انتخابش پشیمان شوید. اما همین تجربه‌های ناموفق به شما کمک خواهد کرد که کتاب‌های بعدی را درست‌تر انتخاب کنید.

1 نظر برای این مقاله

  1. من معمولا کتاب‌هایی رو می‌خونم که حداقل یه نفر آدم معتمد اون رو بهم پیشنهاد کرده باشه. کمتر پیش میاد که خودم بی معرفی یکی دیگه کتابی رو شروع کنم. البته اینهایی که شما نوشتین هم درسته، ولی برای من که خیلی کتاب باز نیستم همیشه پیشنهاد آدمهای کتابخون تر بیشتر به دردم میخوره. البته خوانش هم خیلی کمک میکنه به ماها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *